هفته بسیج، فرصتی است برای نو شدن، همان رویداد مبارکی که ما را از کدورتها و کبرها و تمنیات این روزها، به حقیقت اخلاص و یکی شدن آن روزها سوق میدهد.
این هفته ما را به عمق تاریخ انقلاب میبرد؛ همان روزهای خدایی که «من»ها مطرح نبود و همه «ما» بودیم و اصلا خود را نمیدیدیم.
همان اوقات خوشی که جناحها و دستجات سیاسی برای ما رنگی نداشتند و تنها یک حزب پسندیده بود و آن، حزبالله بود؛ همان اندیشه پاکی که میگفت؛ شما متوجه این باشید که کارهایتان را برای خدا انجام دهید تا نتیجه آن تا ابد باقی بماند؛ پس خودنمایی و تلاش برای خود معنایی نداشت.
بنابر این رضایت امام معیار بود و همه سعی میکردیم معیار خط امام را بهجای خطوط انحرافی و ایسمهای سیاسی بگذاریم.در اندیشه بسیجی استفاده ابزاری از محرومان در شعارها و پوسترهای رنگی جایی نداشت چراکه بسیج معراج پابرهنگان و اندیشه ناب است.
شاید یادمان باشد که اندیشه بسیجی در بند میز ، اتاق و منشی و ماشینهای آنچنانی و خانههای آباد و زندگی مرفه نیست و فقط به یک چیز فکر میکند و آن خدمت صادقانه به مردم و رضایت خداست.
بسیجی اگر به جنگ رفت و بزرگترین حماسه تاریخ را آفرید، نه در بند مزد بود و نه قصد شهرت داشت که فقط رضایت امام برای او از همه چیز گرانبهاتر بود.در آن روزهای جهاد و شهادت برای بسیجی، مردم میهنش و زن و مرد هموطنش آنقدر اهمیت داشت که گرم و راحت زندگی و درس و بحث دانشگاه و مدرسه را رها و عزم میدان جنگ و جهاد کند تا با خریدن سختیها و مشکلات آرامش را به مردم شهر و روستایش با هر سلیقه و فکری برگرداند. در فرهنگ بسیجی نام و عناوین و القاب جایی نداشت.
هنوز یادمان نرفته است که چه مجاهدان نامآوری از جهاد سازندگی، سپاه و ارتش که نام خود را در گمنامی میجستند و افتخار خویش را بسیجی بودن قلمداد میکردند و لباس خاکی اما آسمانی بسیجی را به هر لباس شهرتی ترجیح میدادند.
فرهنگ بسیج، فرهنگ تأسیس بود نه تخریب، آنجا که بدون هرگونه چشمداشتی به آبادانی روستاها و کمک به کشاورزان میپرداختند و جهاد سازندگی را راهاندازی کردند؛ آنجا که برای دفاع از انقلاب و ارزشها سپاه را ایجاد نمودند و برای خلق انقلابی در علم و فناوری، جهاد دانشگاهی را تأسیس کردند.
همه اینها ریشه در بسیج داشتند و نگاه ایجابی بر نگاه سلبی تفوق داشت و بسیج بزرگترین مؤسس نهادهای انقلاب بود. نقطه اشتراک همه در بسیج وفاداری به اسلام و دلبستگی به آرمانهای آن بود، به همین خاطر امام آحاد مردم را بسیجی میدانستند و آنرا ارتش 20میلیونی بهحساب میآوردند؛ بنابر این جنگ هفتاد و دو ملت و جنگ احزاب چندان رنگی نداشت.
گذشته، چراغ راه آینده است و آینده را باید پرشتابتر حرکت کنیم.امروز نیز تفکر بسیجی، زیباترین اندیشهای است که در سپهر کشور طنینانداز است.تا زمانیکه دلها متوجه خدا باشد و اخلاص در قول و فعل ما جاری و بصیرت و روشناندیشی گواه حرکت ما باشد، میتوانیم امیدوار باشیم که بسیجی هستیم.
امروز معتقدان بسیج و بسیجیان، چون گذشته، آحاد مردم ایران هستند؛ همان دلبستگان به اسلام، امام، مقام معظم رهبری و ایران عزیز؛ هر چند بخشی از آنان بهصورت رسمی عضو سازمان بسیج نیستند.